معنی ایالت دیگری در آلمان
حل جدول
بایرن
ایالت آلمان
براندنبورگ
سار
بزرگترین ایالت آلمان
باواریا
کوچکترین ایالت آلمان
برمن
بزرگترین ایالت آلمان
بایرن
ایالت دیگری در آمریکا
مینسوتا
هاوایی
ایلی نوی
ورمونت
آیووا
واژه پیشنهادی
باواریا(بایرن)
لغت نامه دهخدا
دیگری. [گ َ] (ص نسبی) غیر. مقابل خود. آنکه جز تو یا او و یا من است. کسی یا چیزی جزاین. جز ما. جز او. جز شما. جز ایشان. غیر ایشان. (یادداشت مرحوم دهخدا). کس دیگر. (ناظم الاطباء). شخص دیگر یا چیزی جز آنچه من و شما میدانیم:
بتو بیش از تو گر زری دادند
دانکه از بهر دیگری دادند.
اوحدی.
خدا را داد من بستان از او ای شحنه ٔ مجلس
که می با دیگری خورده ست و با من سرگران دارد.
حافظ.
گر دیگری بشیوه ٔ حافظ زدی رقم
مقبول طبع شاه هنرپرور آمدی.
حافظ.
گر پنج نوبتت بدر قصر میزنند
نوبت به دیگری بگذاری و بگذری.
حافظ.
دیگری. [گ َ] (اِ) خراج و مالیات اشجار و مانند آن. (ناظم الاطباء).
ترکی به فارسی
آلمان
معادل ابجد
1012